جایگاه ایران در نقشه اقتصاد چرخشی

توانایی کشورها دراستفاده صحیح از مواد بازیافتی یا همان اقتصاد چرخشی به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار محسوب می شود. در این گفتگو سعید زکایی، مدیرعامل شرکت پارسا پلیمر شریف، جایگاه ایران را در مراتب جهانی اقتصاد چرخشی ترسیم و مهم ترین مزایا و چالش های کشور در این حوزه را تشریح می کند.

سعید زکایی، رییس هیات مدیره انجمن و مدیرعامل شرکت پارسا پلیمر شریف تشریح کرد

جایگاه ایران در نقشه اقتصاد چرخشی

 

توانایی کشورها دراستفاده صحیح از مواد بازیافتی یا همان اقتصاد چرخشی به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار محسوب می شود. در این گفتگو سعید زکایی، مدیرعامل شرکت پارسا پلیمر شریف، جایگاه ایران را در مراتب جهانی اقتصاد چرخشی ترسیم و مهم ترین مزایا و چالش های کشور در این حوزه را تشریح می کند.

اقتصاد چرخشی به چه نوع فعالیت هایی اطلاق می شود و مشخصات و منافع آن چیست؟

اقتصاد چرخشی یا Circular Economy به اقتصادی گفته می شود که در آن محصولات تولیدی در یک چرخه ی طبیعی جریان داشته باشد .همچنین این چرخه نباید آثار زیست محیطی داشته باشد و صدمه ای به

محیط زیست وارد کند. مثلا مواد غذایی که فرضا از درخت می گیرید، مصرف می کنید و ضایعات آن دوباره به خاک بر می گردد و دوباره تجزیه می شود و سپس در تولید یک گیاه دیگر استفاده می شود. در این شکل یک جریان طبیعی وجود دارد و از همین رو به محیط زیست صدمه نمی زند و آلودگی ایجاد نمی کند. اقتصادی که بر این مبنا شکل بگیرد و صدمه ای به محیط زیست وارد نکند به عنوان اقتصاد چرخشی شناخته می شود و این موضوعی است که به نفع همه جهان ازجمله ایران است، چون توسعه پایدار ایجاد می کند.

 

صنعت بازیافت پلاستیک به عنوان یکی از محوری ترین فعالیت های اقتصادی چرخشی در ایران نسبت به کشورهای دنیا در چه وضعیتی قرار دارد؟

ما آمار دقیقی از صنعت بازیافت نداریم به دلیل اینکه اغلب بخش بازیافت ما به شکل غیرشفاف و زیرپله ای انجام می شود و این بزرگ ترین مشکل و معضل ماست. ما سیستم مدونی برای جمع آوری بازیافت در کشورمان نداریم.

اما درصد مواد پلاستیکی که در ایران بازیافت می شود، نسبت به میانگین جهانی قابل قبول است. یعنی چون متاسفانه یا خوشبختانه جمع آوری پلاستیک ها – به واسطه ی شکاف اجتماعی شکل گرفته – به وسیله نیروی

انسانی از همان سطل زباله ها انجام می شود، در جمع آوری پلاستیک ها و موادی که قابل بازیافت است، ایران نسبت به میانگین جهانی وضعیت خوبی دارد. مشکل این است که تفکیک از مبدا به درستی انجام نمی شود و به همین دلیل اغلب با ضایعات دیگر مخلوط و پلاستیک ها آلوده می شوند. هرچه این مواد مخلوط و آلوده شوند، بازیافت آنها سخت تر و امکان استفاده از آ نها در مواد با کیفیت بالاتر کمتر می شود.

با توضیح کامل تری می توان این گونه بیان کرد که زمانی که فرآیند بازیافت فرآیند خوبی باشد، زباله ها از مبدا تفکیک شده باشند و بعدا ز آن پلاستیک ها در سیستم جمع آوری دقیق و درستی از مواد زاید دیگر تفکیک، جمع آوری و توسط تجهیزات مدرنی بازیافت شود؛ نتیجه این می شود که پلاستیک ها با کیفیتی بسیار نزدیک به مواد نو احیا می شوند و می توانند دوباره ده ها بار مورد استفاده و بازیافت قرار گیرند و احتمال رها شدن آن ها در خاک و محیط زیست کم می شود. اما اگر این کار درست انجام نشود، پلاستیک ها اگر در چرخه ی بعدی بازیافت شوند، آنقدر کیفیت شان پایین می آید که چاره ای نیست که در خاک رها شوند و این صدمات زیست محیطی ایجاد می کند. با وجود این که نسبت به میانگین جهانی وضعیت مناسب داریم اما به طور کلی وضعیت مان از لحاظ درصد بازیافت قابل ارتقا است. همچنین به لحاظ تفکیک، سیستم جمع آوری، سیستم هوشمند بازیافت – که با کیفیت خوب انجام شود – در وضعیت نامناسبی هستیم.

مهم ترین مسایل و چالش های این صنعت در ایران چیست؟

یکی از چالش های بزرگ این صنعت در واقع فرهنگ سازی برای مردم هست که مواد قابل بازیافت بالاخص پلاستیک ها را از ضایعات دیگر تفکیک کنند. مساله دوم این است که بتوانیم سیستم جمع آوری درستی داشته باشیم. اکنون متاسفانه اتفاق عجیبی افتاده است؛ بعضا هم که زباله ها را تفکیک می کنند در سطح شهر توسط گروه های غیر رسمی به هم ریخته می شوند و این هم چهره ی شهر را نا زیبا و هم آلودگی ایجاد می کند. ما

در این بخش مشکلات اجتماعی زیادی داریم. کودکان کار درگیر هستند که این یکی از معضلات بزرگ است. افراد مافیایی پشت این صنعت شکل گرفتند که به روش هایی غیرشفاف زباله ها را جمع آوری می کنند. شهرداری در بخش پسماند علاقه ای به تفکیک ندارد و ترجیح می دهد که مواد پلاستیکی با مواد غیرقابل بازیافت مخلوط شوند. به دلیل اینکه در سایت پسماند پلاستیک ها و کیسه ها پاره می شوند و روی نوارهای نقاله ای قرار می گیرند و پیمان کارهای شهرداری آنجا پلاستیک ها را توسط کارگرها جدا می کنند و برای آن که از این موضوع منفعت بیشتری داشته باشند، علاقه مند نیستند که تفکیک از مبدا صورت بگیرد.

همانطور که اشاره کردید این صنعت منافع بسیاری علی الخصوص در حوزه محیط زیست دارد. کنوانسیون اروگویه چه کمکی در گسترش آن می تواند داشته باشد؟

بازیافت پلاستیک منافع بسیاری دارد و اولین مزیت آن کمک به توسعه ی پایدار است، چرا که به محیط زیست آسیب نمی رساند. اما به لحاظ اقتصادی هم برای کشورها بسیار ارزشمند است و باعث می شود بتوان از منابع ارزشمند پلیمری به دفعات استفاده کرد. سازمان ملل برای اولین بار در اروگویه جلساتی جهت تدوین دستورالعملی الزام آور برای همه کشورها، برگزار کرد. بدان معنا که نگاهی جامع بر کل چرخه ی عمر پلاستیک ها داشته باشند و در آن به بحث های زیست محیطی توجه کنند. در این بخش به چند حوزه پرداخته شده؛ یکی از موارد مهم این کنوانسیون قوانینی است که در راستای کاهش مصرف پلاستیک و افزایش مصرف پلاستیک های بازیافتی را در کاربردهای مختلف تشویق می کند. این بخش می تواند کمک شایانی به کاهش سهم پلاستیک های نو و درنهایت حرکت به سمت ZeroPlastic یا پلاستیک صفر در محیط زیست باشد. در این کنوانسیون کاهش حداقل 30 درصدی مصرف پلاستیک های یکبار مصرف تا سال 2040 پیش بینی شده است. یکی دیگر از بخش های این کنوانسیون درباره این است که در فرآیند تولید پلاستیک ممکن است مواد شیمیایی به کار رود که برای محیط زیست مضر باشد. ممنوعیت و یا کاهش مواد شیمیایی و یا پلیمرهایی که به محیط زیست صدمه می زند، یکی از برنامه های جدی این کنوانسیون است بدین معنا که افزودنی های مواد شیمیایی که در فرآیند تولید پلاستیک ها استفاده می شود را به شکلی رصد کنند که برای محیط زیست آسیب زا نباشد. یکی از موارد مهم دیگر کاهش میکروپلاستیک هاست. مطالعات نشان می دهد که در سال 2019 میزان میکروپلاستیک ها 7/ 2 میلیون تن بوده و می تواند به 8/ 5 میلیون تن در سال 2060 برسد که بسیار خطرناک است.

به هر حال منابع اصلی ای که در بحث تولید میکروپلاستیک ها وجود دارد، بحث حمل و نقل جاده ای ست که یک میلیون تن میکروپلاستیک ایجاد می کند. همچنین در بحث الیاف، الیاف پلاستیکی و یا پوشاک که رها می شوند و جنبه های دیگر- درواقع هر حوزه که انتشار میکروپلاستیک ها را توسعه بدهد – باید اقدامات کنترل کننده پیش بینی شود. به ویژه تولید اگزوپلاستیک ها -که پلیمر را به میکروپلاستیک ها تبدیل و از چشم

دور می کند – هم ممنوع شده است. نباید صرفا برای اینکه پلاستیک ها را از چشم دورکنیم، آن را تبدیل به ذرات ریز پلیمری کنیم که در خاک و آب نفوذ می کنند. بخش دیگر این معاهده، تقویت مدیریت زباله و ضایعات است. پیش بینی می شود میزان پلاستیک های ضایع شده که در سال 2019  حدود 353 میلیون تن بوده، در سال 2060 به 1،014 میلیون تن برسد، که متناسب با رشد صنعتی و توسعه است؛ این موضوع اهمیت مدیریت پسماند را بسیار پر رنگ تر می کند. لذا لازم است مدیریت پسماند توسعه پیدا کند تا بتوانند سهم پلاستیک را در آن کاهش دهند و آن ها را برای استفاده مجدد به کار گیرند.

یکی دیگر از موارد مهم این است که در این فرآیند چرخشی، همان طور که مطرح شد بعد از کاهش مصرف، بحث استفاده مجدد  (reuse) و بازیافت پذیری  (cycle ability) اهمیت بسیاری دارد. لازم است این بخش تقویت شود تا بتوانند پلاستیک ها را چندین بار مصرف کنند و از مصرف یکباره پرهیز شود. یکی از موارد مهم این کنوانسیون تشویق استفاده از جایگزین های بی خطر  (safe) و پایدار به جای پلاستیک های سنتی از قبیل پلاستیک های زیست تخریب پذیر یا قابل کمپوست است. این موضوع می تواند ریسک های سلامتی که ممکن است با آلودگی پلاستیک شکل بگیرد را به شدت کاهش بدهد؛ استفاده از این جایگزین ها می تواند انتخاب مناسبی برای بهبود محیط زیست باشد. مورد دیگر هم حذف رهاسازی پلاستیک ها در آب، خاک و هواست. بدین شکل که نباید اجازه رهاسازی پلاستیک ها را دهند. پیش بینی می شود که بیش از 1،000 رودخانه در معرض رهاسازی پلاستیک ها باشند و این امر صدمات زیست محیطی جدی به دنبال خواهد داشت. اغلب این رودخانه ها وارد اقیانوس ها می شوند و این آلودگی را زیاد می کنند. بعضا مشاهده شده که ذرات ریز پلاستیک ها در هوا نیز رها شدند که برای سلامتی مضر هستند. همچنین سوزاندن پلاستیک به شکل باز در محیط بیرون هم باعث آزاد شدن مواد شیمیایی مضر می شود؛ که آلودگی هوا را به همراه خواهد داشت.

این مساله می تواند بیش از 8/ 1 میلیارد مترمکعب گازهای گلخانه ای ایجاد کند و باعث افزایش دمای کره زمین شود.

WhatsApp
Telegram
Email
Print